#داستان_واقعی
زائر امام حسین علیه السلام
««گوشتی که یک روز در آب جوش بود ولی نپخت🤔»»
🦋 مردِ زائر وارد یکی از قصابی های کربلا می شود و مقداری گوشت می خرد و به حرم امام حسین (علیه السلام) می رود برای زیارت ، و بعد از زیارت به خانه برگشته و گوشت را به همسرش می دهد و می گوید آبگوشتی درست کن
ظهر که می شود همسرش به مرد می گوید گوشت نپخته است و مرد می گوید اشکالی ندارد صبر کن تا شب بپزد. شب که می روند سراغ گوشت می بینند گوشت اصلا نپخته است و مرد قصاب را سرزنش می کنند که گوشت بی کیفیت به آنها داده است و می گذارند تا صبح بپزد. صبح بیدار شدند دیدند گوشت هنوز نپخته است مرد با عصبانیت ظرف غذا را می برد قصابی و می گذارد روی میز و می گوید : مرد حسابی ، ما زائر امام حسین (علیه السلام) هستیم بی انصافی است به ما گوشت بی کیفیت بدهی، از دیروز صبح که گوشت را خریدم تا امروز صبح گوشت اصلا نپخته است.
قصاب لبخندی زد و به او گفت وقتی گوشت را خریدی بعدش کجا رفتی؟
زائر گفت چطور ؟
قصاب گفت:رفتی زیارت؟
زائر جواب داد بله رفتم زیارت بعد به خانه برگشتم
قصاب گفت خب مگر نمی دانی گوشتی که وارد حرم امام حسین (علیه السلام) شود آتش به او کارساز نیست، اگر می دانستم قصد زیارت داری قبلش به تو می گفتم.
در روایات هم آمده است سوزاندن بدن زائر امام حسین (علیه السلام) بر آتش جهنم حرام است.
#السلام_علیک_یااباعبدالله_الحسین
📚کتاب داستان های شگفت
آیت الله دستغیب (ره)