#مناسبتی
شير و مرد جادوگر 🦁 👨🎤
هارون الرشيد مرد جادوگرى را آورد (كه با سحر و جادو #امام_موسى_كاظم عليه السلام را) در ميان مجلس شرمنده كند تا امر امامت را ضايع و باطل كند و آن حضرت ساكت گردد، آنگاه مجلسى را تشكيل داد و امام عليه السلام و مرد جادوگر شركت داشتند، چون سفره غذا گسترانيدند، آن مرد جادوگر با مكر و حيله كارى كرد كه هر وقت خادم حضرت مى خواست نان بردارد نمى توانست و نان از سفره به بالا مى پريد، هارون با اين عمل خوشحال و مسرور شد مى خنديد، و چندان خوشحال بود كه به حركت در آمد و نمى توانست از سرور و خوشحالى خود دارى كند.
امام موسى كاظم عليه السلام لحظه اى سر مبارك را بلند كرد و به عكس شيرى كه بر پرده اى كشيده شده بود اشاره كرد و فرمودند: يا اَسَدَ اللَّهِ خُذْ عَدُوَّ اللَّهِ (اى شير خدا، دشمن خدا را بگير) به محض صدور اين فرمان، آن عكس (كَأَعْظَمِ ما تَكُونُ مِنَ السِّباعِ) ( به شكل بزرگترين شير درنده ى در آمد) و به طرف مرد جادوگر آمد و او را دريد و خورد، هارون و اطرافيان او چنان از اين صحنه وحشت و هراس به آنها دست داد كه عقل از سر آنها پريد و با صورت بر زمين افتادند و غش كردند، بعد از مدتى بهوش آمدند و هارون به امام عليه السلام عرض كرد: از تو درخواست مى كنم به حق من بر تو دارم از اين عكس درخواست كنى كه اين مرد را برگرداند، امام چون میل به این کار نداشت لذا فرمودند:اِنْ كانَتْ عَصا مُوسى رَدَّتْ مَا ابْتَلَعَتْهُ مِنْ حِبالِ الْقَوْمِ وَ عِصِّيِّهِمْ، فَاِنَّ هذِه الصُّورةَ تَرُدُّ مَا ابْتَلَعَتْهُ مِنْ هذَا الرَّجُلِ (اگر عصاى موسى عليه السلام آن ريسمانهاى ساحران را كه بلعيد برگردانيده بود اين عكس هم اين مردى را كه بلعيده بر مى گرداند.)
#امام_زمان 🏴
_________________________
🌺🌺🌺🌺🌺🌺